معنی فارسی inobtrusively

B2

به طور غیرقابل توجهی، بدون جلب توجه یا ایجاد مزاحمت برای دیگران.

In a manner that does not attract attention or cause disruption.

example
معنی(example):

او به طور غیرقابل توجهی به گروه پیوست بدون اینکه مزاحم شود.

مثال:

She inobtrusively joined the group without interrupting.

معنی(example):

او به طور غیرقابل توجهی در حین رویداد کمکش را ارائه داد.

مثال:

He inobtrusively offered his help during the event.

معنی فارسی کلمه inobtrusively

:

به طور غیرقابل توجهی، بدون جلب توجه یا ایجاد مزاحمت برای دیگران.