معنی فارسی inoxidability
B2خصوصیت یک ماده که به موجب آن نمیتواند زنگ بزند.
The quality of being resistant to oxidation.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم زنگزدگی این ماده آن را برای استفاده در فضای باز مناسب میکند.
مثال:
The inoxidability of the material makes it perfect for outdoor use.
معنی(example):
دانشمندان عدم زنگزدگی فلزات را برای بهبود دوام آنها مورد بررسی قرار میدهند.
مثال:
Scientists study the inoxidability of metals to improve their durability.
معنی فارسی کلمه inoxidability
:خصوصیت یک ماده که به موجب آن نمیتواند زنگ بزند.