معنی فارسی inoxidable
C1مادهای که نمیتواند زنگ بزند.
Resistant to rust or corrosion; specifically, refers to stainless materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فولاد ضد زنگ به خاطر عدم زنگزدگی معروف است.
مثال:
Stainless steel is known for being inoxidable.
معنی(example):
طبیعت ضد زنگ این آلیاژ آن را برای محیطهای دریایی ایدهآل میسازد.
مثال:
The inoxidable nature of the alloy makes it ideal for marine environments.
معنی فارسی کلمه inoxidable
:
مادهای که نمیتواند زنگ بزند.
