معنی فارسی inoxidize
B1عملی که در آن مادهای از اکسید شدن جلوگیری میشود.
To prevent the process of oxidation in a material.
- VERB
example
معنی(example):
برای حفظ درخشش آن، باید فلز را به طور مرتب غیر اکسیده کنیم.
مثال:
To maintain its shine, we must inoxidize the metal regularly.
معنی(example):
آنها روشی برای غیر اکسیده کردن سطح محصول توسعه دادهاند.
مثال:
They developed a technique to inoxidize the surface of the product.
معنی فارسی کلمه inoxidize
:عملی که در آن مادهای از اکسید شدن جلوگیری میشود.