معنی فارسی inoxidized
B1فلز یا مادهای که در اثر تماس با اکسیژن اکسید نمیشود.
Not undergoing oxidation; resistant to corrosion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فلز درخشان باقی میماند زیرا اکسید نشده است.
مثال:
The metal remains shiny because it is inoxidized.
معنی(example):
سختی سطح اکسید نشده در برابر زنگزدگی مقاوم است.
مثال:
The inoxidized surface is resistant to corrosion.
معنی فارسی کلمه inoxidized
:فلز یا مادهای که در اثر تماس با اکسیژن اکسید نمیشود.