معنی فارسی inoxidizing

B1

فرایندی که در آن اکسیداسیون صورت نمی‌گیرد.

Not causing or leading to oxidation.

example
معنی(example):

شرایط اکسید نشدن برای محافظت از نمونه حفظ شد.

مثال:

Inoxidizing conditions were maintained to protect the sample.

معنی(example):

این فرایند در یک محیط اکسید نشدن انجام می‌شود.

مثال:

The process is done in an inoxidizing environment.

معنی فارسی کلمه inoxidizing

:

فرایندی که در آن اکسیداسیون صورت نمی‌گیرد.