معنی فارسی inparabola
B2منحنی که به شکل دایرهای اعداد است، که در آن هر نقطه دارای فاصله برابری از یک خط و یک نقطه مشخص است.
Referring to a curve generated by a quadratic function.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکیب حرکت توپ شکل یک منحنی اعداد را ایجاد کرد.
مثال:
The trajectory of the ball formed an inparabola shape.
معنی(example):
آنها منحنی اعداد را برای درک خواص آن مطالعه کردند.
مثال:
They studied the inparabola to understand its properties.
معنی فارسی کلمه inparabola
:منحنی که به شکل دایرهای اعداد است، که در آن هر نقطه دارای فاصله برابری از یک خط و یک نقطه مشخص است.