معنی فارسی inquirable

B1

قابل سوال یا تحقیق، به ویژه در مورد اطلاعاتی که می‌توان به‌دست آورد.

Able to be asked about or investigated for further information.

example
معنی(example):

این اطلاعات از طریق وب‌سایت رسمی قابل سوال بود.

مثال:

The information was inquirable through the official website.

معنی(example):

پس از جلسه، تمام موضوعات قابل سوال به طور علنی بحث شد.

مثال:

After the meeting, all inquirable matters were discussed openly.

معنی فارسی کلمه inquirable

:

قابل سوال یا تحقیق، به ویژه در مورد اطلاعاتی که می‌توان به‌دست آورد.