معنی فارسی inrol

B1

ثبت نام کردن برای شرکت در یک دوره یا برنامه.

To register or enroll for participation in something.

example
معنی(example):

شما باید در دوره جدید ثبت نام کنید تا به مطالب دسترسی پیدا کنید.

مثال:

You need to inrol in the new course to access the materials.

معنی(example):

مهم است که قبل از موعد مقرر ثبت نام کنید.

مثال:

It's important to inrol before the deadline.

معنی فارسی کلمه inrol

: معنی inrol به فارسی

ثبت نام کردن برای شرکت در یک دوره یا برنامه.