معنی فارسی insalubriousness
B2ناسالمی به وضعیت یا ویژگیهایی اطلاق میشود که تأثیر منفی بر سلامت دارند.
The quality of being unwholesome or harmful to health.
- NOUN
example
معنی(example):
ناسالمی ساختمان متروکه باعث شد وارد شدن به آن ناامن باشد.
مثال:
The insalubriousness of the abandoned building made it unsafe to enter.
معنی(example):
ناسالمی منطقه در نرخ بالای بیماریها مشهود بود.
مثال:
The insalubriousness of the area was evident in the high rates of illness.
معنی فارسی کلمه insalubriousness
:
ناسالمی به وضعیت یا ویژگیهایی اطلاق میشود که تأثیر منفی بر سلامت دارند.