معنی فارسی insanie
B1جنون، حالت غیرعادی از تفکر یا رفتار که به وضوح از عقلانیت خارج شده است.
A state of being insane; madness.
- NOUN
example
معنی(example):
رفتار او نشانهای از جنون بود، زیرا در زمانهای نامناسب میخندید.
مثال:
His behavior showed a touch of insanie, as he laughed at inappropriate times.
معنی(example):
این کتاب جنون طبیعت انسانی را در زمان بحران بررسی میکند.
مثال:
The book explores the insanie of human nature during crises.
معنی فارسی کلمه insanie
:
جنون، حالت غیرعادی از تفکر یا رفتار که به وضوح از عقلانیت خارج شده است.