معنی فارسی insanify
B1دیوانه کردن، به معنای ایجاد حالتی از جنون یا بیثباتی.
To make something insane or irrational.
- VERB
example
معنی(example):
سیاستهای مدیریتی جدید به نظر میرسد فرهنگ کار را دیوانهوار کرده است.
مثال:
The new management policies seem to insanify the workplace culture.
معنی(example):
آنها قصد دارند روشهای سنتی را برای رویکردی خلاقانه دیوانهوار کنند.
مثال:
They aim to insanify the traditional methods for a more creative approach.
معنی فارسی کلمه insanify
:
دیوانه کردن، به معنای ایجاد حالتی از جنون یا بیثباتی.