معنی فارسی insconce

B1

مخفی کردن، پنهان کردن خود از دیدار دیگران.

To hide or conceal oneself.

example
معنی(example):

پنهان شدن به معنای مخفی کردن خود از دید و توجه دیگران است.

مثال:

To insconce oneself is to hide away from attention.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در طول مهمانی در اتاقش پنهان شود.

مثال:

She chose to insconce in her room during the party.

معنی فارسی کلمه insconce

: معنی insconce به فارسی

مخفی کردن، پنهان کردن خود از دیدار دیگران.