معنی فارسی inscriptured

B1

حک شده، به معنای نوشته شده یا بر روی چیزی حکاکی شده است.

Having been inscribed; written in a permanent form.

example
معنی(example):

متون باستانی بر روی طومارها حک شده بودند.

مثال:

The ancient texts were inscriptured on scrolls.

معنی(example):

تاریخ این شهر بر روی الواح سنگی حک شده بود.

مثال:

The history of the town was inscriptured in stone tablets.

معنی فارسی کلمه inscriptured

: معنی inscriptured به فارسی

حک شده، به معنای نوشته شده یا بر روی چیزی حکاکی شده است.