معنی فارسی insidiation

B1

اشاره غیرمستقیم یا کنایه به برخی رفتارها یا موضوعات.

The act of hinting or suggesting indirectly.

example
معنی(example):

اشاره غیرمستقیم به رفتار می‌تواند به سوءتفاهم‌ها منجر شود.

مثال:

The insidiation of behavior can often lead to misunderstandings.

معنی(example):

اشاره غیرمستقیم در ارتباطات غالباً نادیده گرفته می‌شود.

مثال:

Insidiation in communication is often overlooked.

معنی فارسی کلمه insidiation

: معنی insidiation به فارسی

اشاره غیرمستقیم یا کنایه به برخی رفتارها یا موضوعات.