معنی فارسی insistency

B1

اصرار، حالتی که نشان‌دهنده فشار یا تاکید بر خواسته یا موضوعی است.

The quality of being insistent; firmness in saying something.

example
معنی(example):

اصرار درخواست باعث ناراحتی همه شد.

مثال:

The insistency of the request made everyone uncomfortable.

معنی(example):

اصرار او بر رعایت قوانین توسط تیم قابل قدردانی بود.

مثال:

Her insistency on following the rules was appreciated by the team.

معنی فارسی کلمه insistency

:

اصرار، حالتی که نشان‌دهنده فشار یا تاکید بر خواسته یا موضوعی است.