معنی فارسی insofar as

B2 /ɪn.soʊˈfɑɹæz/

تا جایی که به موضوع مورد بحث مربوط می‌شود.

To the extent that; as far as.

conjunction
معنی(conjunction):

To the extent that

example
معنی(example):

تا جایی که من می‌دانم، او می‌آید.

مثال:

Insofar as I know, he is coming.

معنی(example):

تا جایی که مهم است، ما باید کمک کنیم.

مثال:

Insofar as it matters, we should help.

معنی فارسی کلمه insofar as

: معنی insofar as به فارسی

تا جایی که به موضوع مورد بحث مربوط می‌شود.