معنی فارسی insolidity

B1

بی‌ثباتی به معنای عدم استحکام یا استقامت در یک ساختار یا استدلال است.

The quality of being insolid; lack of stability or firmness.

example
معنی(example):

بی‌ثباتی استدلال او این امکان را فراهم کرد تا به راحتی نقض شود.

مثال:

The insolidity of his argument made it easy to disprove.

معنی(example):

آن‌ها در مورد بی‌ثباتی طرح‌های پروژه نگران بودند.

مثال:

They were concerned about the insolidity of the project plans.

معنی فارسی کلمه insolidity

: معنی insolidity به فارسی

بی‌ثباتی به معنای عدم استحکام یا استقامت در یک ساختار یا استدلال است.