معنی فارسی insolite
B1غیرعادی، غیرمعمول، به چیزی اطلاق میشود که از حالت عادی و متداول خارج باشد.
Unusual or unconventional.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویداد غیرعادی همه را در مهمانی شگفتزده کرد.
مثال:
The insolite event surprised everyone at the party.
معنی(example):
رفتار غیرعادی او توجه تمام کلاس را جلب کرد.
مثال:
Her insolite behavior caught the attention of the whole class.
معنی فارسی کلمه insolite
:
غیرعادی، غیرمعمول، به چیزی اطلاق میشود که از حالت عادی و متداول خارج باشد.