معنی فارسی inspectingly
B1به معنای به دقت و با توجه تمام بررسی کردن یا نگریستن به چیزی.
To look at something closely and carefully, usually to find errors or details.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشمند به طور دقیق به نمونهها زیر میکروسکوپ نگاه کرد.
مثال:
The scientist looked inspectingly at the samples under the microscope.
معنی(example):
او اسناد را به دقت برای هرگونه نشانهای از دستکاری بررسی کرد.
مثال:
She examined the documents inspectingly for any signs of tampering.
معنی فارسی کلمه inspectingly
:
به معنای به دقت و با توجه تمام بررسی کردن یا نگریستن به چیزی.