معنی فارسی institutionalist
C1نهادگرا، کسی که به مطالعه و تحلیل نهادها و تأثیر آنها بر رفتارهای انسانی میپردازد.
A person who studies and analyzes institutions and their influence on human behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
نهادگرا بر نقش قوانین و هنجارها تأکید کرد.
مثال:
The institutionalist emphasized the role of rules and norms.
معنی(example):
او در تحقیقات خود به عنوان یک نهادگرا شناخته میشود.
مثال:
She identifies as an institutionalist in her research.
معنی فارسی کلمه institutionalist
:نهادگرا، کسی که به مطالعه و تحلیل نهادها و تأثیر آنها بر رفتارهای انسانی میپردازد.