معنی فارسی institutionalists
C1نهادگران، افرادی که به مطالعه نهادها و اثرات آنها بر جامعه توجه دارند.
Individuals who focus on studying institutions and their effects on society.
- NOUN
example
معنی(example):
نهادگران اغلب در مورد اثرگذاری مقررات بحث میکنند.
مثال:
Institutionalists often debate the effectiveness of regulations.
معنی(example):
بسیاری از نهادگران گرد هم آمدند تا در مورد اصلاحات سیاست بحث کنند.
مثال:
Many institutionalists gathered to discuss policy reforms.
معنی فارسی کلمه institutionalists
:نهادگران، افرادی که به مطالعه نهادها و اثرات آنها بر جامعه توجه دارند.