معنی فارسی instyle

B2

مد و شیوه‌ای که در زمان خاصی در بین مردم محبوب است.

A particular manner of doing something, especially as a trend; fashionable.

example
معنی(example):

او همیشه برای مهمانی‌ها با سبک لباس می‌پوشد.

مثال:

She always dresses in style for parties.

معنی(example):

رستوران جدید دکوری مدرن و شیک دارد که واقعاً در حال حاضر در مد است.

مثال:

The new restaurant has a modern and chic décor that is really in style.

معنی فارسی کلمه instyle

: معنی instyle به فارسی

مد و شیوه‌ای که در زمان خاصی در بین مردم محبوب است.