معنی فارسی insuavity

B1

عدم صمیمیت یا ارتباط در رفتار اجتماعی.

The quality of being smooth or suave in manners.

example
معنی(example):

عدم صمیمیت او را به یک میزبان جذاب تبدیل کرد.

مثال:

His insuavity made him a charming host.

معنی(example):

او از عدم صمیمیت سخنران میهمان ستایش کرد.

مثال:

She admired the insuavity of the guest speaker.

معنی فارسی کلمه insuavity

: معنی insuavity به فارسی

عدم صمیمیت یا ارتباط در رفتار اجتماعی.