معنی فارسی insularism

B1

جزیره‌گرایی، به گرایش به انزوا و عدم تمایل به دخالت در امور یا دیدگاه‌های دیگران اشاره دارد.

A tendency to be isolated or to regard only one’s own group as important.

example
معنی(example):

جزیره‌گرایی می‌تواند از شکل‌گیری اتحادهای سودمند بین کشورها جلوگیری کند.

مثال:

Insularism can prevent countries from forming beneficial alliances.

معنی(example):

جزیره‌گرایی او باعث شد تا نتواند با افراد از زمینه‌های مختلف ارتباط برقرار کند.

مثال:

His insularism made it difficult for him to relate to people from different backgrounds.

معنی فارسی کلمه insularism

: معنی insularism به فارسی

جزیره‌گرایی، به گرایش به انزوا و عدم تمایل به دخالت در امور یا دیدگاه‌های دیگران اشاره دارد.