معنی فارسی insuppressibility

C2

به معنای غیرقابل سرکوب بودن، به حالتی که نمی‌توان احساسات یا عمل دیگری را ممنوع کرد.

The quality of being unable to be suppressed or restrained.

example
معنی(example):

غیرقابل سرکوب بودن احساسات او در طول سخنرانی مشهود بود.

مثال:

The insuppressibility of his emotions was evident during the speech.

معنی(example):

غیرقابل سرکوب بودن خنده‌های آنها اتاق را پر کرد.

مثال:

The insuppressibility of their laughter filled the room.

معنی فارسی کلمه insuppressibility

: معنی insuppressibility به فارسی

به معنای غیرقابل سرکوب بودن، به حالتی که نمی‌توان احساسات یا عمل دیگری را ممنوع کرد.