معنی فارسی intactible
B1قابل آسیبدیدگی نیست، به طوری که حفظ شود و آسیب نبیند.
Not capable of being damaged or broken; able to be preserved in a whole state.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آرتیفکت در شرایطی نگهداری شد که قابل آسیبدیدگی نبود.
مثال:
The artifact was kept in an intactible condition for preservation.
معنی(example):
ما باید روشی پیدا کنیم تا این ماده قابل آسیبدیدگی نباشد.
مثال:
We need to find a method to make this material intactible.
معنی فارسی کلمه intactible
:قابل آسیبدیدگی نیست، به طوری که حفظ شود و آسیب نبیند.