معنی فارسی interagglutination
B1بین چسبیدگی به عمل یا فرایند ترکیب یا ادغام عناصر مختلف اشاره دارد.
The process of combining distinct elements into a unified form.
- NOUN
example
معنی(example):
بین چسبیدگی در مطالعات زبانی به درک تکامل کمک میکند.
مثال:
Interagglination in linguistic studies helps understand evolution.
معنی(example):
بین چسبیدگی اصطلاحات نشاندهنده تبادل فرهنگی است.
مثال:
The interagglutination of terms shows cultural exchange.
معنی فارسی کلمه interagglutination
:
بین چسبیدگی به عمل یا فرایند ترکیب یا ادغام عناصر مختلف اشاره دارد.