معنی فارسی interangular
B1مربوط به زوایای داخلی یا فضای بین آنها.
Relating to the angles between two sides.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فضای اینترآنگولار در هندسه ضروری است.
مثال:
The interangular space is essential in geometry.
معنی(example):
یک اندازهگیری اینترآنگولار به تعریف اشکال کمک میکند.
مثال:
An interangular measurement helps define shapes.
معنی فارسی کلمه interangular
:
مربوط به زوایای داخلی یا فضای بین آنها.