معنی فارسی interastral
B1بین ستارهای، مربوط به فاصله یا سفر بین ستارهها.
Pertaining to or occurring between stars.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارتباط بین ستارهای میتواند تمدنها را در سراسر فضا متصل کند.
مثال:
Interastral communication could connect civilizations across space.
معنی(example):
دانشمندان در آینده به سفر بین ستارهای امید دارند.
مثال:
Scientists dream of interastral travel in the future.
معنی فارسی کلمه interastral
:بین ستارهای، مربوط به فاصله یا سفر بین ستارهها.