معنی فارسی interasteroidal
B1بین سیارکی، مربوط به فاصله یا سفر بین سیارکها.
Relating to travel or activity between asteroids.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سفر بین سیارکی شامل ناوبری بین سیارههای مختلف است.
مثال:
Interasteroidal travel involves navigating between different asteroids.
معنی(example):
فضانوردی برای مأموریتهای بین سیارکی طراحی شده بود.
مثال:
The spacecraft was designed for interasteroidal missions.
معنی فارسی کلمه interasteroidal
:بین سیارکی، مربوط به فاصله یا سفر بین سیارکها.
