معنی فارسی intercalative

B2

درج‌گذار، به شیوه‌ای اطلاق می‌شود که در آن چیزی به یک سری اضافه می‌شود تا آن را بهبود بخشد یا تنظیم کند.

Pertaining to the act of intercalating, especially in a methodical or systematic way.

example
معنی(example):

روش درج‌گذار دقت نتایج را بهبود بخشید.

مثال:

The intercalative method improved the accuracy of the results.

معنی(example):

استفاده از تکنیک‌های درج‌گذار امکان تحلیل بهتر داده‌ها را فراهم می‌کند.

مثال:

Applying intercalative techniques allows for better data analysis.

معنی فارسی کلمه intercalative

:

درج‌گذار، به شیوه‌ای اطلاق می‌شود که در آن چیزی به یک سری اضافه می‌شود تا آن را بهبود بخشد یا تنظیم کند.