معنی فارسی intercharge

B1

تعویض، به تبادل یا اشتراک‌گذاری منابع بین دو یا چند طرف اشاره دارد.

The act of exchanging or sharing resources between parties.

example
معنی(example):

آنها تعویض منابع را برای بهره‌برداری هر دو تیم انجام دادند.

مثال:

They made an intercharge of resources to benefit both teams.

معنی(example):

فرآیند تعویض نیاز به برنامه‌ریزی دقیق داشت.

مثال:

The intercharge process required careful planning.

معنی فارسی کلمه intercharge

: معنی intercharge به فارسی

تعویض، به تبادل یا اشتراک‌گذاری منابع بین دو یا چند طرف اشاره دارد.