معنی فارسی intercolumn
B2فضای بین دو یا چند ستون، که ممکن است برای مقاصد طراحی یا ساخت مورد استفاده قرار گیرد.
The space between two or more columns, which may serve design or structural purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
فضای بین ستونها در ساختمان به دلایل زیباییشناختی طراحی شده بود.
مثال:
The intercolumn space in the building was designed for aesthetic purposes.
معنی(example):
آنها لامپهایی در منطقه بین ستونها نصب کردند تا دید را افزایش دهند.
مثال:
They installed lights in the intercolumn area to enhance visibility.
معنی فارسی کلمه intercolumn
:فضای بین دو یا چند ستون، که ممکن است برای مقاصد طراحی یا ساخت مورد استفاده قرار گیرد.