معنی فارسی interdetermination
B1تعیین متقابل، فرآیندی است که در آن دو یا چند عنصر به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
The mutual relationship in which two or more entities influence each other.
- NOUN
example
معنی(example):
تعیین متقابل به این اشاره دارد که چگونه چیزها بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
مثال:
Interdetermination refers to how things influence each other.
معنی(example):
تعیین متقابل عوامل اجتماعی میتواند راهحلها را پیچیده کند.
مثال:
The interdetermination of social factors can complicate solutions.
معنی فارسی کلمه interdetermination
:
تعیین متقابل، فرآیندی است که در آن دو یا چند عنصر به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر میگذارند.