معنی فارسی interembraced
B1در آغوش گرفته شدند، به یکدیگر آغوش داده شدهاند و نشاندهنده نزدیکی و عشق است.
Having embraced one another, symbolizing closeness and love.
- VERB
example
معنی(example):
آنها بعد از مدتها احساس آرامش کردند زیرا یکدیگر را در آغوش گرفتند.
مثال:
They felt comforted as they interembraced after a long time.
معنی(example):
گروه در آغوش گرفته شده داستانها و خندهها را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
The interembraced group shared stories and laughter.
معنی فارسی کلمه interembraced
:
در آغوش گرفته شدند، به یکدیگر آغوش داده شدهاند و نشاندهنده نزدیکی و عشق است.