معنی فارسی interflashing
B1اینترفلشینگ به فرایند قرار دادن نوارهای فلزی یا غیرفلزی برای جلوگیری از نفوذ آب در سازهها اشاره دارد.
The process of using strips or flashing to prevent water intrusion in structures.
- NOUN
example
معنی(example):
اینترفلشینگ بین لایهها از نشت آب جلوگیری میکند.
مثال:
The interflashing between layers prevents water leakage.
معنی(example):
آنها اینترفلشینگ را برای اطمینان از آببند محکم بر روی سقف بکار بردند.
مثال:
They applied interflashing to ensure a solid seal on the roof.
معنی فارسی کلمه interflashing
:
اینترفلشینگ به فرایند قرار دادن نوارهای فلزی یا غیرفلزی برای جلوگیری از نفوذ آب در سازهها اشاره دارد.