معنی فارسی interfluves

B2

زمین‌هایی که بین دو یا چند رودخانه قرار دارند و به تفکیک حوضه‌های آبی کمک می‌کنند.

The landforms that lie between two river systems, often serving as divides.

noun
معنی(noun):

The region of higher land between two connected river valleys.

example
معنی(example):

زمین‌های بین دو رودخانه برای درک مرزهای حوزه آبریز اهمیت دارند.

مثال:

The interfluves are important for understanding watershed boundaries.

معنی(example):

زمین‌های بین دو رودخانه دو سیستم مختلف را جدا می‌کنند.

مثال:

Interfluves separate two different river systems.

معنی فارسی کلمه interfluves

: معنی interfluves به فارسی

زمین‌هایی که بین دو یا چند رودخانه قرار دارند و به تفکیک حوضه‌های آبی کمک می‌کنند.