معنی فارسی interfold
B1چینخوردگیها یا لایههای داخلی در ساختارهای زمین یا مواد.
Referring to folds that occur within layers of rock or material, indicating structural complexity.
- OTHER
example
معنی(example):
ساختار بین چینخورده در زمینشناسی پیچیدگی لایههای زمین را نشان میدهد.
مثال:
The interfold structure in geology shows the complexity of Earth's crust.
معنی(example):
مهندسان چینهای داخلی در مواد را برای ارزیابی استحکام بررسی کردند.
مثال:
Engineers examined the interfolds in the material for strength assessment.
معنی فارسی کلمه interfold
:
چینخوردگیها یا لایههای داخلی در ساختارهای زمین یا مواد.