معنی فارسی interinsurance

B2

بیمه‌ای که میان چندین شرکت انجام می‌شود.

Insurance arrangements made between insurance companies.

example
معنی(example):

توافق‌نامه‌های بیمه‌ای بین‌شرکتی به شرکت‌ها در تقسیم ریسک کمک می‌کند.

مثال:

Interinsurance agreements help companies share risks.

معنی(example):

سیاست بیمه‌ای بین‌شرکتی برای همه شرکت‌کنندگان مفید بود.

مثال:

The interinsurance policy was beneficial for all involved.

معنی فارسی کلمه interinsurance

: معنی interinsurance به فارسی

بیمه‌ای که میان چندین شرکت انجام می‌شود.