معنی فارسی interiorism
B2حرکتی در طراحی که بر روی فضاهای داخلی تأکید دارد.
A movement in design that emphasizes the importance of indoor spaces.
- NOUN
example
معنی(example):
درونیگرایی بر طراحی و زیباییشناسی فضاهای داخلی تمرکز دارد.
مثال:
Interiorism focuses on the design and aesthetics of indoor spaces.
معنی(example):
بسیاری از معماران در پروژههای خود به درونیگرایی روی میآورند.
مثال:
Many architects embrace interiorism in their projects.
معنی فارسی کلمه interiorism
:
حرکتی در طراحی که بر روی فضاهای داخلی تأکید دارد.