معنی فارسی interiorization
B2فرایند پذیرش و نهادینهسازی ارزشها یا هنجارها در درون فرد.
The process of adopting values or norms internally.
- NOUN
example
معنی(example):
درونیسازی ارزشهای فرهنگی برای هویت اساسی است.
مثال:
The interiorization of cultural values is essential for identity.
معنی(example):
درونیسازی زمانی اتفاق میافتد که افراد هنجارهای اجتماعی را پذیرفتهاند.
مثال:
Interiorization occurs when individuals adopt societal norms.
معنی فارسی کلمه interiorization
:
فرایند پذیرش و نهادینهسازی ارزشها یا هنجارها در درون فرد.