معنی فارسی interiorness

B1

داخلیت، ویژگی یا حالتی که به فضای داخلی یک مکان اشاره دارد و می‌تواند به احساسات و طرح‌های طراحی درونی مربوط شود.

The quality or state of being inside something; the inner parts or aspects.

example
معنی(example):

داخلی بودن اتاق آن را احساس گرمی داد.

مثال:

The interiorness of the room gave it a cozy feel.

معنی(example):

داخلی بودن ساختمان برای راحتی طراحی شده بود.

مثال:

The interiorness of the building was designed for comfort.

معنی فارسی کلمه interiorness

: معنی interiorness به فارسی

داخلیت، ویژگی یا حالتی که به فضای داخلی یک مکان اشاره دارد و می‌تواند به احساسات و طرح‌های طراحی درونی مربوط شود.