معنی فارسی interlacustrine

B1

منطقه‌ای که بین چندین دریاچه قرار دارد.

Referring to areas situated between lakes.

example
معنی(example):

منطقه بین دریاچه‌ای به خاطر دریاچه‌های زیبایش معروف است.

مثال:

The interlacustrine region is known for its beautiful lakes.

معنی(example):

چندین شهر در مناطق بین دریاچه‌ای واقع شده‌اند.

مثال:

Several towns are located in the interlacustrine areas.

معنی فارسی کلمه interlacustrine

: معنی interlacustrine به فارسی

منطقه‌ای که بین چندین دریاچه قرار دارد.