معنی فارسی interlaps

B1

برهم‌نهاده، به معنای تداخل یا همپوشانی دو یا چند پدیده است.

The act of overlapping, particularly in schedules or plans.

verb
معنی(verb):

To overlap mutually, so that each partially covers the other.

example
معنی(example):

دو برنامه زمانی بر هم قرار می‌گیرند و باعث بروز تضاد در زمان می‌شوند.

مثال:

The two schedules interlaps, causing a conflict in timing.

معنی(example):

برهم‌نهاده‌ها در برنامه‌ریزی می‌توانند منجر به سردرگمی در میان اعضای تیم شوند.

مثال:

Interlaps in planning can lead to confusion among team members.

معنی فارسی کلمه interlaps

: معنی interlaps به فارسی

برهم‌نهاده، به معنای تداخل یا همپوشانی دو یا چند پدیده است.