معنی فارسی interlapping
B1همپوشانی، به معنای تداخل یا چیدمان بخشهای مختلف به صورت همزمان.
The process of overlapping or being laid over each other.
- verb
verb
معنی(verb):
To overlap mutually, so that each partially covers the other.
example
معنی(example):
مفاهیم همپوشانی میتوانند درک ما از مسائل پیچیده را افزایش دهند.
مثال:
Interlapping concepts can enhance our understanding of complex issues.
معنی(example):
بخشهای همپوشان سند نیاز به ویرایش دقیق داشتند.
مثال:
The interlapping sections of the document needed careful editing.
معنی فارسی کلمه interlapping
:
همپوشانی، به معنای تداخل یا چیدمان بخشهای مختلف به صورت همزمان.