معنی فارسی interlobate
B2بینپرهای به معنای وجود ویژگیهایی است که در آنها دو یا چند بخش به هم پیوستهاند.
Pertaining to or formed by lobes that interdigitate or interlace.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دو شکل زمین به شکل منحصر به فردی به هم پیوستهاند.
مثال:
The two landforms interlobate in a unique pattern.
معنی(example):
ویژگیهای بینپرهای توسط زمینشناسان مورد بررسی قرار گرفت.
مثال:
The interlobate features were studied by geologists.
معنی فارسی کلمه interlobate
:
بینپرهای به معنای وجود ویژگیهایی است که در آنها دو یا چند بخش به هم پیوستهاند.