معنی فارسی internat
B2خوابگاه، مکانی برای اقامت دانشآموزان و دانشجویان.
A residence hall or boarding school for students.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشآموزان برای برنامه تابستانی در خوابگاه ماندند.
مثال:
The students stayed at the internat for the summer program.
معنی(example):
او با دوستانی از کشورهای مختلف در خوابگاه آشنا شد.
مثال:
He met friends from different countries at the internat.
معنی فارسی کلمه internat
:
خوابگاه، مکانی برای اقامت دانشآموزان و دانشجویان.