معنی فارسی interneciary

B1

شخصی که در یک برنامه یا دوره کارآموزی شرکت می‌کند.

A person who is part of an internship or training program.

example
معنی(example):

یک شرکت‌کننده ممکن است برای شناسایی در طول برنامه یک کارت شرکت‌کننده داشته باشد.

مثال:

An internee may have an internee card for identification during the program.

معنی(example):

شرکت‌کننده باید در حین کار قوانین مشخصی را رعایت کند.

مثال:

The internee must follow specific regulations while working.

معنی فارسی کلمه interneciary

: معنی interneciary به فارسی

شخصی که در یک برنامه یا دوره کارآموزی شرکت می‌کند.