معنی فارسی internecion
C1عمل یا نتیجه یک درگیری داخلی، اغلب با اثرات منفی.
The act or result of a conflict within a group, often with negative consequences.
- NOUN
example
معنی(example):
منازعه داخلی برای افراد درگیر تجربه دشواری بود.
مثال:
The internecion was a tough experience for those involved.
معنی(example):
منازعات داخلی معمولاً به تقسیمات عمیق میان دوستان منجر میشود.
مثال:
Internecion often leads to deep divisions among friends.
معنی فارسی کلمه internecion
:
عمل یا نتیجه یک درگیری داخلی، اغلب با اثرات منفی.